فائ ءایتِ الله تُنکرونَ
زمانی که عشق تمام شد همان خداست.....
امسال با هر سال برایم فرق میکند
نمیدانم چرا محرم امسالت شیرین است برایم ....
نشدم لایق دیدار باز بهم ریخته ام.....
پسرش روی دستش رفت ولی قولش نه . . .
دلم جز هوایت هوایی ندارد
دلم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان وطنمان و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه یاس نرگس
خراب است و ویران صفایی ندارد
هنوز حال و هوایی که داشتم دارم
هنوز حس گدایی که داشتم دارم
برای گمشده ها یک چراغ روشن کن
نیاز به راه نمایی که داشتم دارم
همان گدای قدیمی که داشتی داری
همان امام رضایی که داشتم دارم
خداوند معشـــــــوق نیســــــــــــــت
او خود عشــــــــــــق است
کدامین معشوق می تواند بگـــــــــوید :
صد بار اگــــــــــــــــــر توبه شکستی
بــــــــــــــــــــــــاز ای . . . .
بس که خوردم غم تو روزه ی من باطل شد
نرخ کفاره ی این خوردن عمدی چند است
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گِره زد به گره حوصله ها را
کاش کسی حال دلم می فهمید......
غیر از این بغض که در راه گلو سد شده است.........
منم و
این صَنم و
عاشقی و
باقیِ عُمر .
نظری ،گوشه ی چَشمی
من آن عبد فقیر .......
پس نوشت :
آن نفس که شد عاشق اماره نخواهد شد
آن را تویی چاره بیچاره نخواهد شد