فائ ءایتِ الله تُنکرونَ
زمانی که عشق تمام شد همان خداست.....
در غوغای پر از آرایش ظاهری دربار، چشم دل خارکن باز شد، جمال دوست در آئینهی دلش تجلی کرد. با قدم اراده و عزم استوار، پای از دربار بیرون گذاشت و از کنار آغوش آن پریوش کناره گرفت و به سوی نماز و عبادت واقعی و بندگی حقیقی خدا حرکت کرد.
وقتی نماز ریائی و میان تهی و الفاظ بیمعنی این گونه برای حل مشکل مدد کند، نماز واقعی و عبادات خالصانه، و طاعت بیریا چه خواهد کرد؟[1]
[1] . کتاب عرفان اسلامی، جلد 5، به نقل از کتاب طاقدیس مرحوم ملا احمد نراقی
خداوند می فرماید:بی گمان امید هر مومنی را که به غیر من امید بندد قطع می کنم.
پس چرا ما امیدمون به همه کس هست جز اونی که باید باشه!
چرا به هر کس و ناکسی رو میندازیم تا یه کاریو واسمون انجام بده...
چرا آویزون پدر مادر بیچارمون می شیم که یه عمر واسه ما جون کندن که فلان کارو بکن و واسه ما فلان جا کم گذاشتی...
چرا انقد حرص می زنیم...
آخه نمی شناسیمش...دروغ می گیم مسلمونیم...مومنیم...دروغ می گیم....واقعیت اینه گر چه خیلی تلخ باشه...
امام علی می فرماید:دل بستن به دنیا با وجود آن همه رنج هایی که از او می بینی نادانی است....
چقدر قشنگ گفته آقای دولابی خدا رحمتش کنه...
توجهت به هر چه باشد قیمت تو همان است.اگر توجهت به خدا و خوبان خدا باشد قیمتی می شوی.حواس تو به هر که رفت تو همانی....
نیست در بازار عالم خوشدلی ورزانکه هست
شیوه ی رندی و خوشباشی عیاران خوش است
از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش
کاندرین دیر کهن کار سبکباران خوش است