ای کاش کسی حال مرا میفهمید.......
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گِره زد به گره حوصله ها را
کاش کسی حال دلم می فهمید......
غیر از این بغض که در راه گلو سد شده است.........
منم و
این صَنم و
عاشقی و
باقیِ عُمر .
نظری ،گوشه ی چَشمی
من آن عبد فقیر .......
پس نوشت :
آن نفس که شد عاشق اماره نخواهد شد
آن را تویی چاره بیچاره نخواهد شد