فائ ءایتِ الله تُنکرونَ
زمانی که عشق تمام شد همان خداست.....
در بند تو بودن لذت دارد
به خودت قسم
حاضر نیستم ثانیه ای طعم آزادی را بچشم
آزادی بدون تو را نمیخواهم
خوش به حال همدانی :
سید علی : «اخلاص ایشان کار خودش را کرد. خدا اینجوریست، جواب اخلاص را زود میدهد.
ثواب تشکیلاتی
چطور ممکن است ساحران جیرهخوار فرعون در عرض چندثانیه عاشق شهادت بشوند ؟! تا جایی که به فرعون گفتند: "فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا"(طه/72) هرچه میخواهی بکن! ما در سلوک فردی باید 30سال نماز شب بخوانیم ولی او در عرض چندثانیه اینگونه سلوک میکند. چرا؟ چون اثر کار ساحران بر روی یک امت بود. فرعون سناریو را اینطور چیده بود: یا موسی شکست میخورد یا پیروز مسابقه میشود. اگر شکست خورد که ما پیروز میشویم ولی اگر پیروز هم شد میگوییم این استاد ساحران است و اصلا او را دعوت میکنیم تا معلم و مربی ساحران شود. در هر دو صورت ما برندهایم. اما فرعون هیچ وقت فکر نمیکرد که ساحران در این معادله تسلیم شوند و ایمان بیاورند و سجده کنند! همه نقشه ها به هم ریخت. او نقشه کیش و مات موسی را ریخته بود اما با این عمل اجتماعی ساحران، کل تشکیلات فرعون به هم ریخت. اثر این کار بر یک امت بود و برای همین، این قدر قیمتی شد. به واسطه همین یک عمل در یک لحظه خدا دلهاشان را لبریز از نور کرد.
قصه به سر نمیرسد و
طِی نمیشود
هِی خواستم که دل بکنم، هِی نمیشود
پرسیدهای که کی دل من تنگ میشود
خندیدهام، عزیز! بگو کی نمیشود؟
تقویمِ مهرِ تو صفحاتش بهاری است
پاییز نیست در دلِ من، دِی نمیشود
دستِ مرا بگیر و بگو یا علی مدد!
تا کی نشستن و غم و، تا کی «نمیشود»؟
راهیست راه عشق که باید به سر دوید
با سرسری دویدن و لِیلِی نمیشود
در داستانِ عشق نباید کلاغ بود
با قیل و قالهای پیاپی نمیشود
حالا خلافِ قصة تلخِ کلاغها
ما میرسیم، قصه ولی طی نمیشود