چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۰۳ ب.ظ
ای ترس تنهایی من
میترسم قیامت شود دستم نگیری
. صدایم بگیرد نتوانم بگویم ببخش
. باز هم چشمانم کم سو شود باز هم نبینمت
. از این که تو نیز با من سخن نگویی
میترسم، میترسم حسین هم کارم را راه نیندازد
ولی امیدم به این است که تو گفتی هر که را ببرند سمت جهنم برگدد به امید خدایی من نگاه کند ،میگویم برش گردانید او به بخشش من امید دارد
۹۳/۱۱/۱۵
خو گرفتن ب غم و غربت تو ما را بس